سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نچ

 

 

آرشیو مطالب
صفحه نخست
بهمن 89
اسفند 89
اردیبهشت 90
خرداد 90

 

 دوستان
فاطمه
سلاله
داداش محمد

 

 امکانات جانبی
RSS 2.0  

بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 0
کل بازدیدها: 11664

 

چیدمان بیــــ ـ ـ ـست کلاس!!

خوب...من امروز صبح رفتم مدرسه...!

دیدم...به!عجب چیدمانی!!!!...از بچه های پرسیدم جای من کجاس؟...گفتن بفرمایید ردیف دوم بغل دیوار!...بعدهم صندلی اول ردیف برداشتم چون صندلی خودم دسته اش کج بود...داشتم با خیال راحت برمیداشتم و جاشو عوض میکردم که صاحابش رسید!!!Smilie (7)

و اون صاحاب کسی نبود جز....:

نگار خودمون!...

بنده با خیال راحت کارمو داشتم انجام میدادم ... و نگار داشت میپوکید!!!!(هه هه هه)

آخرهم کار خودمو کردم صندلیو عوض کردم Ura1و نگار صداش در اومد که دیروز این صندلی رو پدرم در اومد خط خطی های روشو پاک کنم!!!!!!!....

وبنده توی دلم کلی حال کردم!!...

...وقتی اومدیم سرکلاس نگار که میخاست کنار کیمیا باشه فکرکرد اینکه اون آخر ردیف نشسته تقصیر منه و حالا...بیا و درست کن!

حالا هی بگو دخترم...همشاگردی...بینا..."..." بابا تقصیر من نبود...واسه من قیافه میگیره،روشومیکنه اونور...اَه...Smilie (62)

منم زدم به سیم آخر گفتم به من هیچ ربطی نداره...و ....

آره...این ریفیق ما...آره...!

 

...

_____________________________________________________________________________________

پ.ن:البته این ریفیق ما همیشه این جوری نیست...فقط وقتایی که حالش بده اینجوریاس...ما معمولا به دل نمبگبریم!!

 


دوشنبه 89/11/18 | پیام های دیگران ()

 
 

Weblog Theme By Blog Skin

قالب وبلاگ